رد: بازجوئی در یک هفته ( تا یکشنبه ی بعد :مينا )

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 6:06 am

sunset نوشته است:ارام وقتی متوجه میشی کاری که اجام دادی اشتباه بوده چطوری عذر خواهی میکنی ؟ (میدونم کار اشتباه انجام ندادیا )
تا حالا تو خیابون خوردی زمین ؟
آخرین سوتیتو تعریف کن

اول از لطفت ممنون عزیز.... خب وقتی کار اشتباهی انجام بدم به محض اینکه متوجه اشتباهم بشم عذر خواهی میکنم و درنگ نمیکنم Rolling Eyes

نه خدا رو شکر

آخرین سوتی که دادم .... باور کن یادم نمیاد

من طرف **Admin** الأحد يناير 25, 2009 6:13 am

نظرت رو راجع به این اشخاص بگو :

ارام ؟ ( خودت )
مرجان ؟ ( مرجان )
صحرا ؟ ( اونسنس )
بهار ؟ ( سان ست )
بهزاد ؟ ( طوقی )
کوروش ؟ ( کوروش )
مهریار ( ادمین )

واسه هر کدوم حداقل یه جمله ی کامل لطفا ....

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 6:25 am

Admin نوشته است:شعرت راجع به پائیز خیلی ماه بود و باعث شد این سوالا به ذهنم بیاد :
از شاعری خوشت میاد یا نویسندگی چرا ؟
از عاقلی یا عاشقی ؟ چرا ؟
از کدوم شاعر و کدوم نویسنده خوشت میاد ؟
اخرین شعر و اخرین کتیابی که خوندی از کیا بودن ؟
چرا این روزا عشق واسه خیلیا بی معنی شده ؟
تا حالا شعر گفتی / میشه بنویسیش ؟
بزرگترین متفکر قرن ما کی بودش؟
حالا سوالای دیگه :
چند بار تا حالا با یه دوست رفتی رستوران ؟
چند بار پارک ؟
پارک بیشتر بهت خوش گذشته یا رستوران ؟
دوست داری با ماشین بری سر کارت یا پیاده ؟
دوست داری گروهی سفر کنی یا تنها ؟
یه چند تا سوال اخساسی :
قشنگترین جمله ای که یکی برای ابراز علاقش بهت گفته ( یه پسر ) چی بوده ؟
قشنگترین جمله ای که تو به یه پسر برای ابراز عشق گفتی چی بوده ؟
کلا دوست داری عاشق بشی یا باهاش مخالفی ؟
اگه شرایظش جور شه خاضری همین الان با یکی ازدواج کنی ؟
خوب فعلا بسه ....

مرسی

شاعری ... چون خودم شعر میگم
عاقل بودن ... چون عاشق گاهی تصمیمی میگیره که بعدا پشیمون میشه
فروغ و نیما و یغما گلرویی ...نویسنده دکتر شریعتی
آخرین شعر : از یغما و آخرین کتاب از رویا خسرونجدی
شاید بخاطر اینه که دروغگو ها زیاد شدن Sad

بله گفتم.... یه کوچولو از یکیشون رو می نویسم
یه اتفاق ساده بود
ساده تر از حتی یه خواب
اون لحظه ی دیدن تو
لحظه ی دیدن چشات
....
قرن ما نمیدونم ولی من شهید بهشتی رو و تفکراتش رو دوست دارم
زیاد
زیاد
پارک بیشتر خوش گذشته
با ماشین چون راه طولانیه
گروهی
بگذریم ... نپرس
تا حالا پیش نیومده
نه مخالف نیستم
الان .... نه ... فعلا نه

من طرف **Admin** الأحد يناير 25, 2009 6:33 am

شعرت خیلی قشنگ بود میشه کاملش رو بنویسی ؟

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 6:41 am

sunset نوشته است:خوب ارام شنیدم شاعری
یه شعر بگو که توش
چت-غصه-خسته-انسان
باشه

ببینم چی کار میکنی

بله بهارم

نمی خوام ... خیلی سخته Sad

من طرف sunset الأحد يناير 25, 2009 6:44 am

آرامی کار نشد نداره
برو فکر کن بعدا جوابشو بده
یه هفته وقت داری بابا Laughing

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 6:52 am

Admin نوشته است:نظرت رو راجع به این اشخاص بگو :

ارام ؟ ( خودت )
مرجان ؟ ( مرجان )
صحرا ؟ ( اونسنس )
بهار ؟ ( سان ست )
بهزاد ؟ ( طوقی )
کوروش ؟ ( کوروش )
مهریار ( ادمین )

واسه هر کدوم حداقل یه جمله ی کامل لطفا ....

خودم .... هیچ چی نیستم
مرجان ... معاون لایق و وارد سایت ماتریکس و دوست خوب و مهربون من که ار مصاحبت باهاش لذت میبرم
صحرا ... یه خانوم ناز و دوست داشتنی که البته من زیاد افتخار هم پست شدن با ایشون رو نداشتم
بهار ... بهار خودمه دیگه، به هیچ کسم نمیدمش....یه دوست مهربون و پاک و قدیمی که با تمومه وجودم دوسش دارم
آقا بهزاد ... ارادت خاصی دارم به ایشون و دورادور باهاشون آشنا هستم ... امیدوارم که همیشه شاد و سالم باشن
کورش ... پاک و صمیمی ... مهربون و صادق همیشه دوسش دارم و محاله که یه روز فراموشش کنم...میدونه که وجودش چقدر واسم عزیزه
آقا مهریار ... ریاست محترم سایت که همیشه به من لطف دارن و من ازشون بخاطر همه زحماتشون ممنونم و از اشنایی با ایشون خوشحالم

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 6:55 am

Admin نوشته است:شعرت خیلی قشنگ بود میشه کاملش رو بنویسی ؟

مرسی از لطفتون

چشم می نویسم

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 6:57 am

sunset نوشته است:آرامی کار نشد نداره
برو فکر کن بعدا جوابشو بده
یه هفته وقت داری بابا

با این کلماتی که تو گفتی عزیز یه هفته هم کمه Rolling Eyes

من طرف sunset الأحد يناير 25, 2009 6:59 am

باشه پس اون کلمه ها رو بیخیال
با شبنم بگو
این دیگه آسونه بازجوئی در یک هفته ( تا یکشنبه ی بعد :مينا ) - صفحة 3 300

من طرف **Admin** الأحد يناير 25, 2009 7:02 am

aram نوشته است:
Admin نوشته است:شعرت خیلی قشنگ بود میشه کاملش رو بنویسی ؟

مرسی از لطفتون

چشم می نویسم

مرسی

نظرت راجع به اسطوره چیه ؟
از چه اسم دختر و چه اسم پسری خوشت میاد ؟
از چه کشوری خوشت میاد ؟ چرا / ( غیر از ایران )
بخوای یه جمله به کسی بگی که میدونی عاشقته ( فرض میکنیم بهت ثابت شده یه پسری عاشقته ) چی بهش میگی ؟

من طرف **evanescence** الأحد يناير 25, 2009 7:13 am

aram نوشته است:
Admin نوشته است:نظرت رو راجع به این اشخاص بگو :

ارام ؟ ( خودت )
مرجان ؟ ( مرجان )
صحرا ؟ ( اونسنس )
بهار ؟ ( سان ست )
بهزاد ؟ ( طوقی )
کوروش ؟ ( کوروش )
مهریار ( ادمین )

واسه هر کدوم حداقل یه جمله ی کامل لطفا ....

خودم .... هیچ چی نیستم
مرجان ... معاون لایق و وارد سایت ماتریکس و دوست خوب و مهربون من که ار مصاحبت باهاش لذت میبرم
صحرا ... یه خانوم ناز و دوست داشتنی که البته من زیاد افتخار هم پست شدن با ایشون رو نداشتم
بهار ... بهار خودمه دیگه، به هیچ کسم نمیدمش....یه دوست مهربون و پاک و قدیمی که با تمومه وجودم دوسش دارم
آقا بهزاد ... ارادت خاصی دارم به ایشون و دورادور باهاشون آشنا هستم ... امیدوارم که همیشه شاد و سالم باشن
کورش ... پاک و صمیمی ... مهربون و صادق همیشه دوسش دارم و محاله که یه روز فراموشش کنم...میدونه که وجودش چقدر واسم عزیزه
آقا مهریار ... ریاست محترم سایت که همیشه به من لطف دارن و من ازشون بخاطر همه زحماتشون ممنونم و از اشنایی با ایشون خوشحالم

مرسی ارام جون خیلی لطف داری........ایشالله بیشتر باهم هم پست میشیم

راستی
نظرت درباره ی زندگی چیه؟

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 8:06 am

Admin نوشته است:
aram نوشته است:
Admin نوشته است:شعرت خیلی قشنگ بود میشه کاملش رو بنویسی ؟

مرسی از لطفتون

چشم می نویسم

مرسی

نظرت راجع به اسطوره چیه ؟
از چه اسم دختر و چه اسم پسری خوشت میاد ؟
از چه کشوری خوشت میاد ؟ چرا / ( غیر از ایران )
بخوای یه جمله به کسی بگی که میدونی عاشقته ( فرض میکنیم بهت ثابت شده یه پسری عاشقته ) چی بهش میگی ؟

اسطوره ... من اسطوره ها رو دوست دارم بخصوص اسطوره های ایران باستان رو
پسر : پادرا و دختر شادن
ایتالیا ... بخاطر خیلی چیزا بخصوص مردمش
بهم فرصت بده تا منم مثه تو بشم Rolling Eyes

من طرف aram الأحد يناير 25, 2009 8:13 am

evanescence نوشته است:
aram نوشته است:
Admin نوشته است:نظرت رو راجع به این اشخاص بگو :

ارام ؟ ( خودت )
مرجان ؟ ( مرجان )
صحرا ؟ ( اونسنس )
بهار ؟ ( سان ست )
بهزاد ؟ ( طوقی )
کوروش ؟ ( کوروش )
مهریار ( ادمین )

واسه هر کدوم حداقل یه جمله ی کامل لطفا ....

خودم .... هیچ چی نیستم
مرجان ... معاون لایق و وارد سایت ماتریکس و دوست خوب و مهربون من که ار مصاحبت باهاش لذت میبرم
صحرا ... یه خانوم ناز و دوست داشتنی که البته من زیاد افتخار هم پست شدن با ایشون رو نداشتم
بهار ... بهار خودمه دیگه، به هیچ کسم نمیدمش....یه دوست مهربون و پاک و قدیمی که با تمومه وجودم دوسش دارم
آقا بهزاد ... ارادت خاصی دارم به ایشون و دورادور باهاشون آشنا هستم ... امیدوارم که همیشه شاد و سالم باشن
کورش ... پاک و صمیمی ... مهربون و صادق همیشه دوسش دارم و محاله که یه روز فراموشش کنم...میدونه که وجودش چقدر واسم عزیزه
آقا مهریار ... ریاست محترم سایت که همیشه به من لطف دارن و من ازشون بخاطر همه زحماتشون ممنونم و از اشنایی با ایشون خوشحالم

مرسی ارام جون خیلی لطف داری........ایشالله بیشتر باهم هم پست میشیم

راستی
نظرت درباره ی زندگی چیه؟

خواهش عزیز ... حقیقته.... انشاالله

به قول یه نویسنده : زندگی ققنوسی است برای اجرای نغمه های متفاوت
من زندگی رو دوست دارم ولی سعی میکنم بهش دل نبندم هر چند که خیلی سخته

من طرف **Admin** الأحد يناير 25, 2009 9:38 am

باشه :
پول بهتره یا علم؟
عشق یا پول؟
خواب یا بیداری؟
فقر یا فقیر کردن؟

با ذکر دلیل

من طرف **marjan313** الأحد يناير 25, 2009 11:55 am

ارام جون به نظرت باسیلیوس چطوریه؟

از من چی میدونی؟

من طرف **marjan313** الأحد يناير 25, 2009 11:57 am

ارام جان شرمنده میکنی بد فرم

من طرف aram الإثنين يناير 26, 2009 2:08 am

Admin نوشته است:باشه :
پول بهتره یا علم؟
عشق یا پول؟
خواب یا بیداری؟
فقر یا فقیر کردن؟

با ذکر دلیل

حقیقت رو بگم ؟ پول بهتره ...آخه توی این دوره زمونه پول شده حلال تمومه مشکلات پس اگه بخوام بگم علم بهتر از پوله شعار دادم
عشق ... آخه به نظر من عشق از هز چیزی برتره
بیداری ... چون همه واقعیت ها توی بیداریه نه توی خواب
شاید فقر ... آخه این چه سوالیه ؟

من طرف aram الإثنين يناير 26, 2009 2:11 am

marjan313 نوشته است:ارام جون به نظرت باسیلیوس چطوریه؟

از من چی میدونی؟

خب ... چیزه .... نمی دونم

از تو اونقدری می دونم که از دوستی باهات احساس افتخار کنم

من طرف aram الإثنين يناير 26, 2009 2:13 am

marjan313 نوشته است:ارام جان شرمنده میکنی بد فرم

این چه حرفیه عزیز ... من حقیقت رو گفتم

من طرف **Admin** الإثنين يناير 26, 2009 4:01 am

دوست داری چجوری بهت ابراز علاقه بشه ؟
با حرف؟
با عمل؟
با نگاه؟
یا جور دیگه ای ؟
خودت عادت داری چجوری ابراز علاقه کنی ؟
خصوصیات مرد روئیاهات چیه ؟

من طرف کاربر مجازی الإثنين يناير 26, 2009 4:42 am

شنیدم اولین کاربر اینجا بودین چرا به این سایت اومدین و چجوری ؟

من طرف aram الإثنين يناير 26, 2009 5:05 am

Admin نوشته است:دوست داری چجوری بهت ابراز علاقه بشه ؟
با حرف؟
با عمل؟
با نگاه؟
یا جور دیگه ای ؟
خودت عادت داری چجوری ابراز علاقه کنی ؟
خصوصیات مرد روئیاهات چیه ؟

ساده و صادقانه و البته در عمل هم اینو نشون بده
خودم هم سعی میکنم ابراز علاقه کردنم به دیگران پاک و حقیقی باشه
Rolling Eyes

خب ... بعدا میگم

من طرف aram الإثنين يناير 26, 2009 5:10 am

کاربر مجازی نوشته است:شنیدم اولین کاربر اینجا بودین چرا به این سایت اومدین و چجوری ؟

بله ... خب مثه سایر اعضا از طریق ادمین محترم سایت با ماتریکس آشنا شدم و دلیلش هم شاید استفاده از مطالب مفید سایت و بیشتر شدن دوستانم باشه

من طرف **Admin** الإثنين يناير 26, 2009 5:33 am

خوب ...
نوشابه بهتره یا دوغ ؟
چرا ؟
چرا این روزا دیگه کسی اژدها رو باور نداره / ( فکر میکنن دروغه و قصه ست )
چرا همه میگن هر کی سشاه بپوشه عزا داره ؟